جدول جو
جدول جو

معنی فخرالدین فتح الله - جستجوی لغت در جدول جو

فخرالدین فتح الله
(فَ رُدْ دی)
فتح الله. از شعرای قرن هشتم هجری و برادر حمدالله مستوفی است. حمدالله مستوفی گوید: فخرالدین فتح الله برادرم غزلیات نیکو دارد، و در مجابات اوحدی گفته:
صد گره باز بر آن زلف معنبر زده بود
عالمی را چو سر زلف به هم برزده بود
در چمن گشت چمان ساغری از باده به دست
متمائل شده گویی دو سه ساغر زده بود
لونی از غالیه بر برگ سمن ساخته بود
نقطه بر روی از آن خال معنبر زده بود
عرصۀ باغ ز انواع ریاحین خود را
ازبرای قدمش بر زر و زیور زده بود
غمزه اش قصد دل خلق خدا کرده و فتح
بهر او بر دل خود ناوک خنجر زده بود.
(از تاریخ گزیده صص 828 -829)
لغت نامه دهخدا